تمرین جلسه اول:
اتلاف وقت
خجول بودن
عذاب وجدان
زود انزالی
توهم همجنسگرایی
بی انگیزگی و کاهش انرژی

افسردگی،انرژی کم و کسل بودن،زودرنج و ترسو بودن،عزت نفس پایین،عدم رضایت فیزیولوژی،اتلاف وقت و از دست دادن فرصت ها،احساس گناه،کم رو و خجالتی بودن،پرخوری،بهم ریختگی ذهن ،محیط اطرافم و عدم رعایت بهداشت فردی

تمرین جلسه اول:
کاهش اعتماد به نفس
احساس گناه
کاهش تمرکز و فراموشی
اتلاف وقت زیاد
تصورات جنسی

من محمد بیگدلو تعهد می دهم که دوره ترک خود ارضایی را تا انتها گوش کنم . به تمرین هایش عمل کنم . به حرف دانیال نظامی تماما گوش کنم و به هیچ وجه خود ارضایی نکنم

تمرین جلسه سوم:
رنج ها: حسن و عصبانیت،زودرنجی بهم ریختگی وسایل و در کل خاته،کارتون خواب شون در طول روز در اتاق،شرم و خجالت،بیرون رفتن وقتی شب و تاریک میشه بخاطر شرم و خجالت و ترس ،بی حال شدن،ناامیدی،بدون دوست ماندن،در جازدن،پرخوری و اضافه وزن،توهم جنسی،خودم بینی
لذتهای ترک:
زندگی لذت بخش،برنامه ریزی روزانه،درس خواندن،حرکت کردن به سمت هدف هام،رعایت بهداشت فردی،آرامش،درست کردن غذای سالم،تمایل به ازدواج،از بین رفتن حسرت گذشته و ترس از آینده،از بین رفتن افکار و رفتار های بچگانه،آرامش داشتن

تمرین دوم جلسه 9:
تغییرات من پس از یه یک مدت طولانی تر:
الان از تمرین اول جلسه 9 که مال 24 شهریوره میگذره و تا الان دقیقا 2 ماه از اون موقع گذشته
و من توی این مدت حتی یکبار هم سمت خودارضایی نرفتم
و هر بار که حس میکردم قراره موقعیتی پیش بیاد که من باز اون کار رو بکنم، جلوی خودمو میگرفتم(و این کار به کمک تصویر سازی ذهنیم + تعهدی که دادم + تجربه های قبل ترم توی جلوی خودمو گرفتن راحت تر هم شده) و سریع خودمو از اون موقعیت و شرایط دور میکردم و به خودم میگفتم که ببین تو تعهد دادی دیگه نه. و واقعا هم نمیکردم دیگه
و توی این 2 ماه من خیییییییییلی همه چیزم عوض شده:
هم روحیه شادتری پیدا کردم و به خودم و اطرافیانم انرژی مثبت میدم
هم جسارتم بیشتر شده و حرفم رو راحت تر میزنم و مواقعی که مثلا نیاز به یه بحث یا دعوا هست دیگه اونقدر بی حال یا ترسو نیستم و میرم تو دل موقعیت
هم اعتماد به نفسم بیشتر شده و یسری مهارت دارم یاد میگیرم و توی یسری دوره دیگه هم ثبت نام کردم و دارم خودمو ارتقا میدم
هم طرز فکر و احساساتم بهتر شده و دیگه خیییییییییلی کم پیش میاد که به فکر خودکشی و بدبختی و امثالهم بیفتم
بلکه میرم توی دل ترسهام و با واقعیات مواجه میشم
و برای ایندم برنامه دارم و دارم کم کم انجامش میدم
رابطم با خونوادم بهتر شده و همینطور دوستام. دیگه خیلی کم پیش میاد برم پیش یکی درد و دل و ناله و ذکر مصیبت کنم(چون میدونم که این کار ها هیچ حال خوبی به هیچ کسی اضافه نمیکنه و مثل باتلاقه اگه بری توش همینجوری میری)(و اگه چیزی هست فقط واسه خودم مینویسم و تلاش میکنم پیش خودم حلش کنم، حالا اگه حل نشد میرم پیش یکی که بلده و میتونه کمکم کنه(نه که صرفا همدردی کنه) تا کمکم کنه و برگردم به حال خوبم)
و واقعا یه حس و حال دیگه ای داره وقتی که تو حالت خوب باشه و بتونی حال بقیه رو هم یکم بهتر کنی و ببینی اونایی که دوستت دارن، از خوب بودن حالت اونا هم خوشحال میشن و ذوق میکنن
یکی دیگه از چیزایی هم که هست، اینه که وقتی میبینم الان اینهمه مدت گذشته و من تونستم که خودارضایی نکنم، راحت تر و با قدرت بیشتر میتونم به چیزای منفی دیگه(مثل سیگار(که البته حتی یکبار هم نکشیدم و نمیکشم) یا غذاهای چرب و قند دار و شور مزخرف یا فضای مجازی و در کل سبک زندگی مزخرف) نه بگم و اونا هم باز به اعتماد به نفسم کمک میکنن

و دل کل اگه بخوام بگم، سرعت رشد من از بعد از ترک خودارضایی خیلی بیشتر شده و یکی از نقاط عطف زندگیمه

من واقعا ممنونم ازت دانیال و تیمت.
گاهی شاید این نیاز و میل جنسی بهم فشار بیاره ولی از همین فشار استفاده میکنم تا خودمو ارتقا بدم و بالاخره یه روزی به یه رابطه پایدار و عاشقانه و خوشبحت و متعهدانه میرسم